سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۲۲ مطلب با موضوع «دلی شکسته ...» ثبت شده است


بهار...

چند روز دیگر می اید...

ومن دلم می سوزد ....

بهار یعنی ...

مرگ خاموش 

"ادم برفی ها...."

مسعود ...

نه شالی

نه کلاهی

نه چتری ...

راست می‌گویند آدمی که برای همیشه می‌رود

هیچ‌چیزش را جا نمی‌گذارد


نه شالی، نه کلاهی، نه چتری

بگو چگونه تحمل کند این خانه زمستانی را

که از چمدانِ تو جامانده است !!!


لیلا کردبچه

مسعود ...


گم شد 

صدای مرد 

چوپان

میان همهمه

خاطره ها...

مسعود ...


تنها برخی از آدمها

باران را احساس می کنند

بقیه فقط خیس می شوند ...

مسعود ...


من
در این شب های سرد برفی
زیر نور چراغ برق 
به جنگ خیالت می روم
راستش را بخواهی 
تنها حریف خیالت نمی شوم...

مسعود ...


چوب ها که می سوزند
گرمت می کنند
ولی 
دلت که می سوزد
یخ می زنی ...

مسعود ...


مرهم من
بوی تعفن زخمهایم
از دروازه ی شهر هم گذشت
و تو در همسایگی دیوار به دیوارم
سکوت به زبان گرفته ای
شتاب کن
وقتی نمانده
تا تکرار فاجعه ی نوشدارو ...

#س_م

مسعود ...


گاهی لحظه ای در زندگیت بوده 
که دوست داری یکبار دیگر تکرار شود
نمی شود
واین یکی از بدترین حس های دنیاست ...

#س_ح_د

مسعود ...


اگه دیدی آدمی با تنهاییش خوشتره !
بدون راز قشنگی تو دلش داره
و
اگه تونستی حریم این تنهایی رو بشکنی ،
بدون تو از رازش قشنگتری ...

مسعود ...


از پل های زیادی پریده ام
در رودخانه های بسیاری غرق شده ام
بارها

شاخ به شاخ شده ام با زندگی
بارها
گلوله خورده ام
و بارها
مرده ام
عشق
از من یک بدل کار حرفه ای ساخته است ...

#جلیل_صفربیگی

مسعود ...