باور کنید! حال و هوایم مساعد استاین شایعات، شیوه ی بعضی جراید استیک صبح، تیتر می شوم : این شخص...[بگذریم]یک عصر:خوانده اید... وَ تکرار زاید استمن زنده ام هنوز و غزل فکر می کنمباور نمی کنید، همین شعر، شاهد است ...محمدعلی بهمنی
ولی با منت و خواری پی شبنم نمی گردم
من اون خاکم به زیر پا ولی مغرور مغرورم
به تاریکی منم تاریک ، ولی پر نور پر نورم
اگه گلبرگ بی آبم ، به شبنم رو نمیارم
اگه تشنه تو خورشیدم به سایه تن نمی کارم
من اون دردم که هر جایی پی مرحم نمی گرده
چه غم دارم اگر دنیا به کام من نمی چرخه
من اون عشقم که با هرکس سر سفره نمی شینه
من اون شوقم که اشکامو به جز محرم نمی بینه
اگه من ساقه ی خشکم ، به دریا دل نمی بندم
اگه بارون پربارم ، به صحرا دل نمی بندم