سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۶۵ مطلب با موضوع «تنهایی ...» ثبت شده است


کسی می داند 
"دور"
دقیقا کجاست؟

اخرین بار گفت...
می روم 
"یک جای دور..."

#س_ح_د

مسعود ...


پریشان می شوم از اینکه با لبخند مجبورم
به آدم ها بگویم - آه - عالی زندگی کردم ...

#محسن_گلکار

مسعود ...


حق من،اینگونه نبود
چون قایق شکسته ای
وامانده در فاصله ها
خاک شوم...

مسعود ...


آخــریـن بـــرگــــــِ ـ ـ ـ سفرنـامه ی بــاران این است : * کـه زمـیـــن چـرکیـــن اسـتــــــــ . . .! 


م_ش_ک

مسعود ...


شب هنگام با سر گیجه هایی عجیب 
در جیبم دنبال فندک می گردم هنوز...
تا شاید وجودم را گرما ببخشد چند نخ یادگاری های قدیم...
این فقط دیوانگیست
می دانم ...

مسعود ...


هر روز از این مسیر بر می گردم
از رفتــــن نـــــاگزیر بـــر می گردم
تو شام بخور بخواب تنهایی جان!
من مثل همیشه دیر بر می گردم ...

مسعود ...


خیلی ازیخ کردن های ما ازسرما نیست…

لحـــــــــــــن بعضیها

زمستونیه …

مسعود ...


عشق

رد پا بود بر برف
رد پای کسی که
آمد و رفـت ...
مسعود ...


هنوز نیامده‌ای اما
از پلک من بـــرف می‌بارد
کجایی زمستان ؟
برای هوای گرفته‌ی قلـــــبم
بهانه می‌خواهم ..!

مسعود ...


نمی دانم به مسافر دل بستم 
یا مسافر شد انکه به او 
دل بستم ...

مسعود ...