سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۱۸۴ مطلب در دی ۱۳۹۲ ثبت شده است


زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود ...

مسعود ...


هیچ دوره ای جای خودش نبود!
کودک بودم،
می گفتند: تا کی می خواهی کودک بمانی،بزرگ شو!
جوان شدم،
گفتند: سعی کن ،کودکِ درونت را زنده نگاه داری!!
و من 
همیشه تشنه ی کودکی ماندم.
هیچ دوره ای جای خودش نبود ...

مسعود ...


آخــرش درد دلـــت، دربـه‌درت خواهد کرد
مهره‌ی مار کسی، کور و کَرت خواهد کرد ...

#امیر_سهرابی

مسعود ...


شاید 
کسی 
جایی
دعا می کند 
برف نبارد
بخاطر پاهای کوچکش ...

#س_ح_د

مسعود ...


هر سال همین موقع
یک شاخه از گلدان شمعدانی جدا می‌کنم
می‌گذارم‌ توی همان شیشه‌ی مربایی که اولین بار برایم آوردی‌اش
می‌گذارم تا ریشه بدواند
تا مثل همان اولی بکارم‌ و به یاد تو بزرگ‌ش کنم
گلدان را چه می‌کنم؟
هدیه می‌شود به اولین عزیزی که بگوید:
"وای, چه شمعدانی خوش رنگی" ...

مسعود ...


یک حرف٬
یک زمستان آدم را گرم نگه می دارد...
و بعضی اوقات هم
یک حرف٬
یک عمر آدم را سرد می کند!
حرف ها چه کارها که نمی کنند!
مواظب حرف زدنمون باشیم ...

مسعود ...


دلم 3 چرخه کودکیم را می خواهد...
دلم مادر بزرگم را می خواهد...
هم بازی های کودکیم را می خواهد...
و...
ولی افسوس...
دیوار زمان دیوار بلندیست و
من اینور دیوار زمان گیر کرده ام....
به ناچار به همین خواستن های الکی دل خوشم ...

س_ح_د

مسعود ...


گیرم 
که قطار 
برود و جا بمانیم
نیمکتی هست که 
کمی بنشینیم 
و بخندیم ...

مسعود ...


تنهایی
خیابانی ست که هر روز قدم می زنم.
تَه ندارد لاکردار..!

#ر_ک

مسعود ...


برف نگران‌ام نمی‌کند
حصار یخ رنج‌ام نمی‌دهد
زیرا پایداری می‌کنم
گاهی با شعر و 
گاهی با عشق..
که برای گرم شدن

وسیله‌ی دیگری نیست
جز آن‌که دوستت بدارم ...

#نزار_قبانی

مسعود ...