نیمکتی ...

دلم کوچک است
کوچکتر از باغچه ی پشت پنجره

ولی انقدر جا دارد تا برا ی کسی که دوستش دارم 
نیمکتی بگذارم
برای همیشه ...

گمشده ی ...

گمشده این نسل نه اعتماد است نه اعتقاد
اما افسوس
نه براعتماد اعتقادیست
نه بر اعتقاد اعتمادی...

پرواز ...

انسان
پرواز را
پیش از پریدن آموخت،
با گشودن بالهای آرزو ...

نگرانِ ...

نگران نبودن ها نباش
بودن ها هم چنگی به دل نمی زنند ...

میخواستند ...

قبرها پر است از جوانانی که میخواستند در پیرى توبه کنند ...

خوب می دانم ...

من صدای پر بلدرچین را ، می شناسم،
رنگ های شکم هوبره را ، اثر پای بز کوهی را

خوب می دانم ریواس کجا می روید،
سار کی می آید، کبک کی می خواند، باز کی می میرد،
ماه در خواب بیابان چیست،
مرگ در ساقه ى خواهش
و تمشک لذت ، زیر دندان هم آغوشی ...

سهراب - صداى پاى آب ...

بعضی ها ...

بعضی ها 
انقدر به دیگران وفا دارند
که به خودشان خیانت می کنند ...

فرقی نمی کند ...

آدم بساز
فرقی نمی کند 
برفی باشد 
یا چوبی
یا گلی
همینکه ادم باشد کافیست ...

پل های ...

از پل های زیادی پریده ام
در رودخانه های بسیاری غرق شده ام
بارها
شاخ به شاخ شده ام با زندگی
بارها
گلوله خورده ام
و بارها
مرده ام
عشق
از من یک بدل کار حرفه ای ساخته است ...
#جلیل_صفربیگی

بعضی ها ...

بعـــضی ها 
عجــــیب حادثه هایی بی تکـــرارند ...