دور ...

کسی می داند 
"دور"
دقیقا کجاست؟
اخرین بار گفت...
می روم 
"یک جای دور..."

#س_ح_د

آب گل آلود ...

اگر دیگر همه از آب گل آلود ماهی میگیرند،
از بدیشان نیست،
آبهای تمیز دیگر ماهی ندارند...

#لیلا_صادقی

مثل گنجشکها ...

مثل گنجشکها دوست دارمت...
مثل گنجشک هایی
که میدانند پای کدام پنجره ای ،
نزدیک کدام درخت...
مثل گنجشک ها بغض میکنم وقتی پنجره را می بندی
میمانم پشت شیشه ، زیر برف و یخ میزنم از شب!
من گنجشکم!
مثل گنجشک ها دوست دارمت....
دانه بریزی
یا نریزی ...

کلاف ...

امید کدام گره را 
باید اول گشود 
از این کلاف سر در گم ...

نگاهت ...

مثل غزل پخته سعدی است نگاهت

هربار مرورش بکنم باز قشنگ است ...

#رویا_باقری

دلتنگ قاصدک ...

چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن
در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد …

مسیر ...

هر روز از این مسیر بر می گردم
از رفتــــن نـــــاگزیر بـــر می گردم
تو شام بخور بخواب تنهایی جان!
من مثل همیشه دیر بر می گردم ...

تورا ...

آخرین باری
که خوب فکر کردم
تو را از دست دادم!

چای داغ ...

امروز
از تمام دنیا 
یک لیوان چای داغ
و یک
صبح بخیر
"تو"
برایم کافیست ...

عـهـدهـای ...

هــمـه ی ِ قـراردادهــا را کـه روی
کـاغـذهـای بـی جـان نـمی نویسنـد !
بــعـضی از عـهـدهــا را
روی قــلـب هـای هــم مـی نــویــسـیـم ...
حـواست به ایـن عـهـدهـای غـیـر کـاغـذی بـاشـد ...
شـکـسـتَنـشـان
یـک آدم را مـی شـکند...!