پل های ...

از پل های زیادی پریده ام
در رودخانه های بسیاری غرق شده ام
بارها
شاخ به شاخ شده ام با زندگی
بارها
گلوله خورده ام
و بارها
مرده ام
عشق
از من یک بدل کار حرفه ای ساخته است ...
#جلیل_صفربیگی

به اندازه کافی ...

یک عمر طولانی ممکن است به اندازه کافی خوب نباشد
ولی یک زندگی مفید حتما به اندازه کافی طولانی است …!

زندگی ...

زندگی پرسه زدن
در ازدحام روزها است
وقتی بی نگاه از ما می گذرند...

گوشه ترین ...

نمی دانم کی 
ولی می دانم 
کجا خودم را گم کردم
در 
گوشه ترین گوشه ی دنیا ...

زندگی ...

زندگی چیزی نیست که لب طاقچه عادت از یاد من و تو برود ...

شاید ...

شاید 
کسی 
جایی
دعا می کند 
برف نبارد
بخاطر پاهای کوچکش ...

#س_ح_د

گلدان شمعدانی ...

هر سال همین موقع
یک شاخه از گلدان شمعدانی جدا می‌کنم
می‌گذارم‌ توی همان شیشه‌ی مربایی که اولین بار برایم آوردی‌اش
می‌گذارم تا ریشه بدواند
تا مثل همان اولی بکارم‌ و به یاد تو بزرگ‌ش کنم
گلدان را چه می‌کنم؟
هدیه می‌شود به اولین عزیزی که بگوید:
"وای, چه شمعدانی خوش رنگی" ...

یک حرف ...

یک حرف٬
یک زمستان آدم را گرم نگه می دارد...
و بعضی اوقات هم
یک حرف٬
یک عمر آدم را سرد می کند!
حرف ها چه کارها که نمی کنند!
مواظب حرف زدنمون باشیم ...

نیمکتی ...

گیرم 
که قطار 
برود و جا بمانیم
نیمکتی هست که 
کمی بنشینیم 
و بخندیم ...

تنهایی ...

تنهایی
خیابانی ست که هر روز قدم می زنم.
تَه ندارد لاکردار..!
#ر_ک