سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۱۲۷ مطلب با موضوع «عقل نوشته ...» ثبت شده است


نمی دانم به مسافر دل بستم 
یا مسافر شد انکه به او 
دل بستم ...

مسعود ...


ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ 
ﺁﻧﮑﻪ ﻓﻬﻤﯿﺪ، ﻫﻤﯿﺸﻪ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ
ﻭﺁﻧﮑﺲ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪ، ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻟﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺑﯿﻬﺎﺕ
ﺗﻨﮓ ﻣﯿﺸﻮﺩ ...

مسعود ...


من و باران پُر میکنیم تنهایمان را او با صدایش من با نگاهم ...

مسعود ...


یادت را ترک خواهم کرد...
مثل پاکت سیگاری که هر روز از پیر مرد سیگار فروش می خرم و می گویم این اخریست ...

مسعود ...


برای ماهی
با سه ثانیه حافظه
تنگ و دریا یکی ست!
دست من و شما درد نکند 
که دل تَنگ آدم ها را
با یک عمر حافظه
توی تنگ می اندازیم
و برای ماهی ها دل می سوزانیم ..!

مسعود ...


آدم های بزرگ 
قامتشان بلند تر نیست !
خانه شان بزرگ تر نیست ،
ثروتشان بیشتر نیست ...
آن ها قلــــبی وســـیع و نگاهــــی مرتفع دارند ... !

مسعود ...


هر ثانیه که می‌گذرد 

چیزی از تو را با خود می‌برد...

زمان غارتگر غریبی است

همه چیز را بی اجازه می‌برد...

و تنها یک چیز را همیشه فراموش می‌کند ...

حس «دوست داشتن» تو را... !

مسعود ...


باران همیشه "حادثه ای شاعرانه" نیست

از ما که سقفمان شده است آسمان ، بپرس ..!

مسعود ...


کلبه تنهایی من پر است از
میهمانان ناخوانده افکارم ...

مسعود ...


زیــاد رو آدمــا حســــاب باز نکــن
یـه روزی
با امضــــــــای خودت
حســــابتو خالی می کنــــن ...

مسعود ...