گاه بی دل و دماغ میکندگاه شور و شوقِ کار میشودعشق توهر دقیقه ای به شیوه ایدر نهانم آشکار میشود
مناز میان واژه های زلالدوستی را برگزیده امآنجا کهبرف های تنهاییآب می شونددر صدای تابستانییک دوست
سرمای نبودنت بدتر از سرمای زمستان است ...به لرزه انداخته چهار ستون دلم را ...
خیالت مثل چرت صبگاهیست,مدام با خودم می گویم فقط پنج دقیقه ی دیگر !!
دنیای آدم برفی دنیای ساده ایستاگر برف بیاید هستاگر برف نیاید نیستمثل دنیای مناگر تو باشی هستماگر نباشی .....!
اگر بیشعورها عاشق می شوند فقط به یک دلیل است:می خواهند در هیچ چیز کم نیاورند از جمله عشق !{عشق بدون اخلاق حیوانیت است ...}
دور گردنش شال پیچیدند،و سرش کلاه گذاشتند و رفتند …کسی نفهمید همین محبت ها آدم برفی را آب کرد
به هر چه از جنس توست...به اردیبهشتی به جا ماندهاز آنچه میان من و توست...حال من بد استخیلی بدبی دستهای مهربان تو...