سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۸۸ مطلب با موضوع «سرزمین عشق ...» ثبت شده است


بیا 
بنشین...
زیاد سخت نگیر ...
امشب ...
یک دنیا 
"سادگی "
مهمان منی ...

#س_ح_د

مسعود ...


هروقت بین دوتا انتخاب مردد بودی
شیر یا خط بنداز!
مهم نیست شیر بیفته یا خط…
مهم اینه که;
اون لحظه ای که سکه داره رو هوا می چرخه…
میفهمی دلت بیشتر میخواد شیر بیفته یا خط ...

مسعود ...


کسی می داند 
"دور"
دقیقا کجاست؟

اخرین بار گفت...
می روم 
"یک جای دور..."

#س_ح_د

مسعود ...


ملوانی شوریده 
خلبانی سر به هوا 
شاعری عاشق 
قصابی دل رحم 
کارگری ساده ... 

آدم های زیادی در من هستند 
که عاشق هیچ کدامشان نیستی ...


#جلیل_صفربیگی

مسعود ...


تقصیر تونیست
مقصر؛ معلم دستور زبان فارسی بود
که به من نگفت
"من" باهر "تویی" "ما" نمیشود ...

مسعود ...


مثل گنجشکها دوست دارمت...
مثل گنجشک هایی
که میدانند پای کدام پنجره ای ،
نزدیک کدام درخت...
مثل گنجشک ها بغض میکنم وقتی پنجره را می بندی
میمانم پشت شیشه ، زیر برف و یخ میزنم از شب!
من گنجشکم!
مثل گنجشک ها دوست دارمت....
دانه بریزی
یا نریزی ...


مسعود ...


مثل غزل پخته سعدی است نگاهت

هربار مرورش بکنم باز قشنگ است ...

#رویا_باقری

مسعود ...


چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن
در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد …

مسعود ...


ریسمان پاره را می توان دوباره گره زد
دوباره دوام می آورد
اما هر چه باشد ریسمان پاره ای است
شاید ما دوباره همدیگر را دیدار کنیم
اما در آنجا که ترکم کردی
هرگز دوباره مرا نخواهی یافت ...!

مسعود ...