سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۸۸ مطلب با موضوع «دل آرام ...» ثبت شده است


پریشان می شوم از اینکه با لبخند مجبورم
به آدم ها بگویم - آه - عالی زندگی کردم ...

#محسن_گلکار

مسعود ...


مثل گنجشکها دوست دارمت...
مثل گنجشک هایی
که میدانند پای کدام پنجره ای ،
نزدیک کدام درخت...
مثل گنجشک ها بغض میکنم وقتی پنجره را می بندی
میمانم پشت شیشه ، زیر برف و یخ میزنم از شب!
من گنجشکم!
مثل گنجشک ها دوست دارمت....
دانه بریزی
یا نریزی ...


مسعود ...


مثل غزل پخته سعدی است نگاهت

هربار مرورش بکنم باز قشنگ است ...

#رویا_باقری

مسعود ...


چه سخت است دلتنگ قاصدک بودن
در جاده ای که در آن هیچ بادی نمی وزد …

مسعود ...


ریسمان پاره را می توان دوباره گره زد
دوباره دوام می آورد
اما هر چه باشد ریسمان پاره ای است
شاید ما دوباره همدیگر را دیدار کنیم
اما در آنجا که ترکم کردی
هرگز دوباره مرا نخواهی یافت ...!

مسعود ...


حق من،اینگونه نبود
چون قایق شکسته ای
وامانده در فاصله ها
خاک شوم...

مسعود ...


هر روز از این مسیر بر می گردم
از رفتــــن نـــــاگزیر بـــر می گردم
تو شام بخور بخواب تنهایی جان!
من مثل همیشه دیر بر می گردم ...

مسعود ...

اگر به خداوند ایمان کامل داشته باشی همیشه چون کودکان آرامی و آسوده خاطر حتی در بدترین شرایط ...

مسعود ...


آخرین باری
که خوب فکر کردم
تو را از دست دادم!

مسعود ...


امروز
از تمام دنیا 
یک لیوان چای داغ
و یک
صبح بخیر
"تو"
برایم کافیست ...

مسعود ...