سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۶۵ مطلب با موضوع «تنهایی ...» ثبت شده است


حرفهای دلم را به خرده نان های حیاطمان می زنم
شاید گنجشک ها هضمشان کنند..!

مسعود ...


نمی دانم کی 
ولی می دانم 
کجا خودم را گم کردم
در 
گوشه ترین گوشه ی دنیا ...

مسعود ...


هیچ دوره ای جای خودش نبود!
کودک بودم،
می گفتند: تا کی می خواهی کودک بمانی،بزرگ شو!
جوان شدم،
گفتند: سعی کن ،کودکِ درونت را زنده نگاه داری!!
و من 
همیشه تشنه ی کودکی ماندم.
هیچ دوره ای جای خودش نبود ...

مسعود ...


آخــرش درد دلـــت، دربـه‌درت خواهد کرد
مهره‌ی مار کسی، کور و کَرت خواهد کرد ...

#امیر_سهرابی

مسعود ...


دلم 3 چرخه کودکیم را می خواهد...
دلم مادر بزرگم را می خواهد...
هم بازی های کودکیم را می خواهد...
و...
ولی افسوس...
دیوار زمان دیوار بلندیست و
من اینور دیوار زمان گیر کرده ام....
به ناچار به همین خواستن های الکی دل خوشم ...

س_ح_د

مسعود ...


تنهایی
خیابانی ست که هر روز قدم می زنم.
تَه ندارد لاکردار..!

#ر_ک

مسعود ...


چگونه پیدایت کنم ؟
وقتی به یاد نمی آورم
چگونه گُمت کرده ام ...


#گروس_عبدالملکیان

مسعود ...


قصه ها 
خواب مان می کنند
غصه ها 
بی خواب مان...

مسعود ...


انسان سقوط نمی‌کند
مگر به سمتی که به‌ آن تکیه کرده است ...

مسعود ...


غوّاص که نیستم
به اعماق دعوت‌اَم می‌کنی.
من

به همین نشستنْ کنارِ ساحلِ چشم‌هاتْ قانع‌اَم..!

#رضا_کاظمی

مسعود ...