سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

دل آرام ...

سیمرغ ...

یک لحظه آرامش ...

۵۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۲ ثبت شده است


بهار...

چند روز دیگر می اید...

ومن دلم می سوزد ....

بهار یعنی ...

مرگ خاموش 

"ادم برفی ها...."

مسعود ...

نه شالی

نه کلاهی

نه چتری ...

راست می‌گویند آدمی که برای همیشه می‌رود

هیچ‌چیزش را جا نمی‌گذارد


نه شالی، نه کلاهی، نه چتری

بگو چگونه تحمل کند این خانه زمستانی را

که از چمدانِ تو جامانده است !!!


لیلا کردبچه

مسعود ...


گم شد 

صدای مرد 

چوپان

میان همهمه

خاطره ها...

مسعود ...


این روزها سرمان بدجور گرم است

ولی کاش دلمان گرم بود

دل گرمی ها 

از سرگرمی ها 

گرمترند...


مسعود ...


تنها برخی از آدمها

باران را احساس می کنند

بقیه فقط خیس می شوند ...

مسعود ...


باور کنید! حال و هوایم مساعد است
این شایعات، شیوه ی بعضی جراید است
یک صبح، تیتر می شوم : 
این شخص...
[بگذریم]

یک عصر:
خوانده اید... وَ تکرار زاید است
من زنده ام هنوز و غزل فکر می کنم
باور نمی کنید، همین شعر، شاهد است ...


محمدعلی بهمنی

مسعود ...


من
در این شب های سرد برفی
زیر نور چراغ برق 
به جنگ خیالت می روم
راستش را بخواهی 
تنها حریف خیالت نمی شوم...

مسعود ...


چوب ها که می سوزند
گرمت می کنند
ولی 
دلت که می سوزد
یخ می زنی ...

مسعود ...


دختر است دیگر 
بابایش ،نباشد زمین میخورد ...

مسعود ...


مـی گـویـنـد بـاران کـه بـبـاردبـوی ِ خـاک بـلـنـد مـی شـود
پـس چـرا ایـنـجـا
بـاران کـه مـی بـارد
عـطـر خـاطـ ـره هـا مـی پـیـچـد ..؟

مسعود ...