هنوز هم ...

کانـــدیدا، رأی آورد!
تابـــلو، نقاش را ثروتمند کرد!
شــــعرِ شاعر، به چند زبان ترجمه شد!
کـــارگردان، جایزه ها را درو کرد!

و هنوز سر همان چهار راه واکس می زند
کـــــــــودکی که همیشه بهترین "ســــــوژه" است ...

عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست‌ ...

ای‌ که‌ می‌پرسی‌ نشان‌ عشق‌ چیست‌
عشق‌ چیزی‌ جز ظهور مهر نیست‌ ...

وقتی نمانده ...

مرهم من
بوی تعفن زخمهایم
از دروازه ی شهر هم گذشت
و تو در همسایگی دیوار به دیوارم
سکوت به زبان گرفته ای
شتاب کن
وقتی نمانده
تا تکرار فاجعه ی نوشدارو ...

#س_م

روستایی کوچک ...

باران
ان روستای کوچک
بوی کاهگل
سادگی
مرا می خوانند
باید بروم
دیرم شده است ...

نقاش:مسعود سالمی ...

می چید ...

من ایستاده بودم
و او در انتهای باغ 
داس گیسوانش در دست 
می چید
می چید
هر انچه را که من 
کاشته بودم از عشق 
در این سالها ...

#س_ح_د

سبز رنگ است ...

سادگی را هرجا یافتی
همانجا بمان
پشیمان نمی شوی
رنگش سبز است ...

وقتی رسیدی ...

رسیدن آداب دارد. 
وقتی رسیدی باید بمانی، 
باید بسازی 
باید مدام یادت باشد که چه قدر زجر کشیدی تا رسیدی 
که آرزویت بوده برسی … 
وقتی رسیدی باید حواست باشد 
تمام نشوی..!

تو کجایی ...

تاریخ را کنار بگذار ...
جغرافیـــــــــا مهمتر است 

تو کجـــــــایی ؟

چه چیز میتواند ...

روی کره زمین چه چیز میتواند مجلل تر از یک صندلی راحتی، یک کتاب و یک فنجان چای باشد ...

لحظه ای در زندگی ...

گاهی لحظه ای در زندگیت بوده 
که دوست داری یکبار دیگر تکرار شود
نمی شود
واین یکی از بدترین حس های دنیاست ...

#س_ح_د